صدراصدرا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره

صدرا همه زندگی من

تولد تولد تولد

            فقط نکته شایان ذکر این ماه اینه که هنوز فاقد دندون هستی عزیز خیلی بیرونو دوست داری و تازگیا وقتی بابا یا هرکسی که لباس بیرون تنشه از در میره تو میزنی زیر  گریه که منو ببرین باباجونتو خیلی دوست داری چون باباجون در کمال خستگی  کلی  باهات بازی میکنه و تو هم حسابی از سروکولش بالا میری هنوز وزنتو نمیدونم چه قدره چون بهداشت نرفتیم اما به خاطر مریضی که شدی احتمال میدم خیلی اضافه نکرده باشی هنوز عکسای آتلیت حاضر نشده مثل اینکه باید برم باهاش یه دعوا راه بندازم .به محض آماده شدن میذارمشون اینجا البته قرار داریم تو مهر ماه یا آبان ماه دوباره بریم آت...
27 دی 1390

نقض قانون دندان توسط صدرا

توی مسافرت وقتی صدرا در حال گریه کردن بود متوجه یه چیزی شدم و اونم اینکه دندونای بالای صدرا در حال بیرون زدنه.نه یکی نه دوتا سه دندون با هم دیگه. خیلی خیلی برام تعجب برانگیز بود چون هنوز دندون دوم پایین صدرا بیرون نزده و اینکه چه طور سه دندون باهم دراومدن برام جالب بود. صدرا حالا یه عالمه مروارید داره و منم خوشحالم که در اومدن این مرواریدهای خوشگل به فصل گرما برخورد نکرد. اینم عکس مرواریدهای ردیف بالای پسرم ...
27 دی 1390

سفر به قشم

اولین مسافرت صدرا در ١١ ماهگی انجام شد به سمت جنوب ایران .خیلیج همشگی فارس. صدرا اولین سفرشو با مامانش تنهایی انجام داد .مامان آتی ٤ سال پیش این سفرو بازم تنهایی رفته بود. چرا تنها چون قشم اگرچه جاهای تفریحی و دیدنی زیاد داره اما بیشترین قسمت این جزیره زیبا رو مراکز خرید تشکیل میدن و چون آقایون میونه خوبی با خرید و بازار ندارن این سفر به صورت یک تور برای خانومها برگزار شد که منو صدرا هم عضوش بودیم. اعضای این تور کسی نبود جز خاله جون .مامان بزرگ دو تا دختر خاله های مامان آتی و دختر عمه مامان آتی .تقریبا همون همسفری های ٤ سال پیش. از سفر بگم اینکه صدرا توی قطار خیلی اذیت شد و خیلی اذیت کرد هر چند طفلک حق داشت .٢٤ ساعت بودن داخل یه کوپه ک...
27 دی 1390
1